مصاحبه مرحوم عماد فروغ چهارم دی ماه ۱۴۰۱

مصاحبه مرحوم عماد فروغ چهارم دی ماه ۱۴۰۱

بیماری سرطان که سراغم آمد، دریچه‌های تازه‌ای به رویم باز شد. یک سالی که درگیر این بیماری هستم، دریچه‌هایی برایم باز شد که در غیر این صورت باز نمی شد. با همه وجودم درک کردم که دنیا چه‌قدر حقیر است. قبلا شنیده بودم اما شهودش نکرده بودم. اکنون به این‌جا رسیده‌ام که دنیا سراسر عشق است و غایت عشق هم رسیدن به ذات اقدس حضرت حق است. من خدا را خیلی دوست دارم و واقعا با هیچ چیز عوضش نمی‌کنم.
 باور کنید که شوق به رفتن دارم؛ خیلی دوست دارم هرچه زودتر بروم. به خدا قسم از صمیم قلب می‌گویم. این حرف را به دکترم هم گفتم و او گفت افسرده هم شده‌ای؟ گفتم کسی که با نهج‌البلاغه آشناست و مرگ را از زاویه حضرت امیر دیده و شناخته است افسرده نمی‌شود اما شوق به رفتن پیدا می کند. به تعبیر حضرت امیر(ع): دنیا را باید شنید و آخرت را باید دید. حالا شاید بگویید یعنی با این روحیه درمان را ادامه نمی‌دهی؟ می‌گویم هرچند که این قدر شیمی‌درمانی شده‌ام که دیگر خسته‌ شده‌ام اما من تا کنون دو عمل انجام داده‌ام. عمل اول را که کردم و وارد شیمی‌درمانی شدم گفتند لکه‌هایی سیاه در کبدت پیدا شده است. بعد از دوازده‌بار شیمی‌درمانی گفتند بهتر است بازهم عمل کنی و باز هم عمل کردم. چندبار دیگر شیمی‌درمانی کردم که گفتند سرطان روده رفع شده اما لکه‌هایی روی کبد هنوز هست. می‌گویند احتمالا عمل سوم را هم باید انجام دهی که بعید است زیر بار آن بروم. واقعا سخت است. حالا به هر حال سرطان روده رفع شده اما این لکه‌ها روی کبد هست که باید رفع شوند، اگر هم نشد نشد دیگر. دلم می‌خواهد بگذارند قدری کارم را انجام دهم؛ اکنون می خواهم یک پروژه‌ دلی قرآنی و روایی انجام دهم و باید مطالعه کنم و نیاز به تمرکز دارم. به دکترم گفتم آقای دکتر حداقل یک وقفه یکی‌دوماهه بینداز که قدری پروژه‌ام را پیش ببرم.

مصاحبه مرحوم عماد فروغ
چهارم دی ماه ۱۴۰۱

کانال انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه
@motaleate_ejtemai